بیایید قبل از حرکت به جلو چیزی را روشن کنیم: این مقاله به هیچ وجه برای درمان ، درمان یا تشخیص افسردگی نیست.

در واقع ، این مقاله حتی در مورد افسردگی نیست. افسردگی نتیجه ترکیبی از وقایع بی نظیر و زمینه های ژنتیکی ، روانشناختی و محیطی است.

وقتی افسرده هستید ، دیگر امید خود را به آینده از دست می دهید ، همیشه انرژی ندارید ، بدون اینکه بدانید چرا غمگین می شوید و به چیزی علاقه ندارید.

اگر احساس می کنید از این بیماری رنج می برید ، باید در اسرع وقت از روانپزشک کمک بگیرید.

با این وجود ، آنچه که ما در اینجا در مورد آن صحبت می کنیم ، روی چیزی شبیه به افسردگی کاملا متفاوت است: عدم انگیزه یا علاقه.

هدف از این مقاله این است که به شما کمک کند برخی از راه حل های عملی را برای بازگشت به زندگی مشتاقانه پیدا کنید و به خود انگیزه دهید چیزهای مورد علاقه خود را پیدا کرده و انجام دهید.

اگر به چیزی علاقه ندارید و انگیزه کمی دارید ، این مقاله به شما کمک می کند.

بیایید به دلایلی بپردازیم که احساس می کنید بی انگیزه و بی علاقه هستید.

شما در یک روده گیر کرده اید

شما بیدار می شوید ، کار می کنید ، می خورید و می خوابید ... بیدار شوید ، کار کنید ، بخورید و بخوابید… بیدار شوید ، کار کنید ، بخورید و بخوابید.

آن فعالیت ها را به اندازه کافی ضرب کنید ، وب گردی و پرش از YouTube را بیهوده پرتاب کنید و تبریک بگوییم - خود را در وسط یک بونافید قرار داده اید.

گیر افتادن در یک روده مانند این است که در وسط هیچ جا گیر کنید و چیزی به جز ترقه های نمکی و آب ندارید.

به نظر می رسد چاره ای جز این نیست که هر روز همان غذای بی مزه و بدون طعم را بخورید. شما این کار را به این دلیل انجام می دهید که مجبورید ، نه به این دلیل که می خواهید.

خوش شانس شما می توانید با تلاش در راه حل های مختلف ، خود را از آن شرایط خارج کرده و علایق خود را دوباره زنده کنید.

راه حل ها:

با تزریق فعالیت های جدید و چالش برانگیز از زندگی خود خارج شوید.
کارهای بیشتری انجام دهید که از آنها می ترسید.